تو یکی از مصاحبه هایی که رفتم نگهبان گفت مدرکت چیه،گفتم لیسانس گفتم برنمیدارم گفتم باشه با مدرک پایین تر(دیپلم) میام اونم گفت پس ننویس که لیسانسی به هیچ وجه،گفتم باشه
برگه رو نوشتم و رفتم برای مصاحبه ولی خواست خدا چیز دیگه ای بود.........
وقتی مسئولش ،که بعدا فهمیدم مدیر اجراییه،اومد ی نگاه به برگم انداخت گفت دانشجویی گفتم واقعیت لیسانسم و قضیه رو گفتم براش
گفت اتفاقا ما تو بخشR&Dمون ی نفر نیرو نیاز داریم،برو تا چند روز دیگه خبرت میکنیم
چند روز دیگه رفتم و مصاحبه شدم و سوالات تخصصی الکترونیک روبرومو جواب دادم.
وارد شدن من با22سال سن به عنوان مهندس اونم تو بالاترین درجه بعد از ریاست،چیزی نبود که به مزاج بعضیا خوش بیاد.در نتیجه انواع و اقسام اذیت ها رو شروع کردن،تعجب میکردم که تو بخش مهندسی هم همون رفتارایی که تو بخش کارگری دیده بودم میدیدم،خلاصه زیر اب زنی ها،مسخره کردنا و .... که همشون اتیش بیارش ی مهندس مکانیک بود و سنش بالا بود و از من خوشش نمیومد،وضعیت کاریمو به جایی رسوند که دیدم دارم عذاب میکشم و هر روزم جهنم بود اونجا
بعد از شیش ماه از اونجا هم استعفا دادم و اومدم بیرون تا خودم یک کار جدید رو شروع کنم........