بخش اول (دوران دانشجویی)
بعد از اینکه سه شب بیرون خوابیدم تونسته بودم ی کار پیدا کنم تو تالار عروسی،خب کار من چی بود اونجا،سالن کار بودم یعنی باید به مهمونا سرویس میدادم تنها نبودم اونجا بلکه چندین نفر بودیم تو اون حدودا یک ماه بدترین تحقیرها رو از صاحبکار و بچه های اونجا تحمل کردم-خیلی دروان بدی بود-حتی نمیخوام به یادش بیارم..
خلاصه
نتایج اومد و من با رتبه سه رقمی دانشگاه سراسری و با رتبه دو رقمی مهندسی نفت -اون زمان انتخاب رشته دانشگاه ازاد اول بود،بعدش کنکورشو میدادی- قبول شدم،پدرم که الان مهربون شده بود گفت بیا من زمین شهرستانو میفروشم تو برو نفت بخون با ررتبه 17 که آوردی .
گفتم نمیخوام و کار درستی کردم چون میدونستم اگه برم از ترم 1 دهنمو سرویس میکنه با منت گذاشتن سرم و میگه من خرجتو میدم و باقی قضایا.
خلاصه انتخاب رشتمم اسفناک بود و با رتبه سه رقمی یک شهرستان پرت قبول شدم ولی خدا رو شکر رشته خوب.مهندسی برق
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.